کد خبر: 1327909
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۵
‌ داماد مادرزن را در ویلای لواسان خفه کرد سه‌شنبه ۲۹ مهرماه امسال، اعضای خانواده‌ای نگران و مضطرب با حضور در اداره پلیس شهرستان لواسان از ناپدید شدن ناگهانی مادر ۵۵ ساله خود خبر دادند. این زن میانسال که پس از فوت همسرش به تنهایی زندگی می‌کرد، چند روزی بود که پاسخگوی تماس‌های فرزندانش نبود و هیچ نشانی از او هم به دست نمی‌آمد. 
غلامرضا مسکنی 

جوان آنلاین: تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی درباره زن تنهایی که گم شدن او به پلیس گزارش شده بود با کشف جسدش به ردپای داماد ۳۳ ساله‌اش رسید. داماد خانواده بازداشت و پس از مواجهه با شواهد اعتراف کرد: «وقتی دیدم مادرزنم ارثیه را تقسیم نمی‌کند، تصمیم گرفتم او را بکشم.» تحقیقات برای روشن شدن جزئیات پرونده و نقش احتمالی افراد دیگر همچنان ادامه دارد. 
سه‌شنبه ۲۹ مهرماه امسال، اعضای خانواده‌ای نگران و مضطرب با حضور در اداره پلیس شهرستان لواسان از ناپدید شدن ناگهانی مادر ۵۵ ساله خود خبر دادند. این زن میانسال که پس از فوت همسرش به تنهایی زندگی می‌کرد، چند روزی بود که پاسخگوی تماس‌های فرزندانش نبود و هیچ نشانی از او هم به دست نمی‌آمد. 
 اظهارات دختر جوان
براساس گفته‌ها، زن گمشده دو دختر داشت؛ یکی سه سال قبل ازدواج کرده و دیگری به‌تازگی در آستانه عقد با مرد جوانی بود. دختر کوچک خانواده در اظهارات خود به مأموران گفت: «مادرم تنها زندگی می‌کرد و گاهی به ویلایش در یکی از محله‌های لواسان می‌رفت. چند روز قبل گفته بود می‌خواهد به آنجا برود، اما بعد از آن دیگر تماسی از او نداشتیم. وقتی نگران شدیم به خانه‌اش رفتیم، ولی اثری از او نبود. همسایه‌ها هم گفتند چند روز پیش او را دیده‌اند که وارد ویلا شده، اما دیگر بیرون نیامده است. الان نگرانیم برایش اتفاق بدی افتاده باشد و درخواست کمک داریم.» با اعلام شکایت، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت به دستور بازپرس لواسان مأمور رسیدگی به ماجرا شدند. بررسی تماس‌های تلفنی، تردد‌ها و ارتباطات زن گمشده به نام زیور آغاز شد، اما هیچ سرنخی از او به دست نیامد تا اینکه روز بعد مأموران برای بازرسی دقیق به ویلای محل زندگی‌اش رفتند. 
 کشف جسد 
در جریان جست‌و‌جو، مأموران به زیرزمین ویلا رفتند و در قسمت سونایی که سال‌ها از آن استفاده نمی‌شد و به صورت متروکه شده بود، جسد زن میانسال را کشف کردند. با گزارش این کشف، بازپرس کشیک و تیم جنایی همراه کارشناسان پزشکی قانونی در محل حاضر شدند. بررسی‌های پزشکی قانونی نشان داد زیور حدود هفت روز قبل بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیده و در حال حاضر جسد متلاشی و متعفن شده است. 
 قاتل آشنا
همچنین در بررسی‌های محل حادثه و گفته‌های دختران مقتول مشخص شد طلاها، اموال قیمتی، پول نقد، سگ خانگی و خودروی مقتول سرقت شده است. با این حال هیچ نشانه‌ای از ورود به عنف یا درگیری در خانه دیده نمی‌شد و قفل‌ها نیز سالم بودند. همین موضوع فرضیه حضور قاتلی آشنا را تقویت کرد. 
در ادامه مشخص شد مقتول مدتی پیش با برخی از بستگان خود بر سر مسائل مالی دچار اختلاف شده بود. بررسی دوربین‌های مداربسته اطراف ویلا نیز آغاز شد. 
 بازبینی دوربین 
در گام بعدی تحقیقات، روشن شد دختر بزرگ مقتول و همسرش در زمان حادثه در یکی از شهر‌های شمالی کشور حضور داشتند و دختر کوچک‌تر او نیز که در تهران بوده، مفقودی مادر را اعلام کرده است، اما مأموران در بررسی‌های بعدی دریافتند مقتول شب حادثه میهمانی کوچکی در ویلا برگزار کرده و پس از پایان میهمانی، تنها در خانه‌اش مانده است. 
بازبینی دقیق فیلم‌های دوربین‌ها نشان داد نیمه‌شب مردی درشت‌هیکل با مو‌های بلند و ماسک بهداشتی بر چهره با استفاده از کلید وارد ویلا شده و حدود ۱۲ ساعت بعد؛ صبح روز بعد، در حالی که مضطرب و آشفته به نظر می‌رسید از خانه با خودروی ال نود مقتول خارج شده است. 
در ابتدا احتمال داده شد این فرد یکی از میهمانان شب میهمانی بوده، اما بررسی‌ها نشان داد وی میهمان نبوده، بلکه شخصی آشنا بوده که به کلید ویلا دسترسی داشته است. 
 پازل‌های قتل 
با کنار هم گذاشتن شواهد، فرضیه پلیس درباره حضور قاتل آشنا تقویت شد. پازل‌های کشف شده برای حل معمای قتل کنار هم گذاشته شد و آخرین پازل را یکی از همسایه‌ها در اختیار مأموران قرار داد. او گفت: «صبح روز بعد از میهمانی، مردی را دیدم که با عجله و اضطراب از پارکینگ بیرون آمد و سوار خودروی ال نود مقتول شد. هرچند ماسک به صورت داشت، اما چشمانش خیلی شبیه داماد صاحبخانه بود. وقتی مرا دید سریع سرش را برگرداند.»
پس از این اظهارات، مأموران تصویر مرد ناشناس را به دختر کوچک مقتول نشان دادند و او نیز گفت چهره فرد دیده شده شباهت زیادی به کامران، داماد خانواده دارد. 
 بازداشت و اعتراف 
با اطلاعات به دست آمده، نام کامران و همسرش (دختر بزرگ مقتول) در فهرست مظنونان پلیس قرار گرفت. در نهایت با دستور بازپرس، کامران به عنوان مظنون به قتل بازداشت شد. 
او در بازجویی‌های اولیه منکر هرگونه دخالت در ماجرا شد و مدعی بود در زمان حادثه همراه همسرش در شمال کشور به سر می‌برده، اما در ادامه تحقیقات، صبح دیروز در اداره آگاهی پایتخت به قتل مادرزن خود اعتراف کرد. متهم در اعترافاتش انگیزه خود را تصاحب ارثیه خانوادگی عنوان کرد. با دستور بازپرس دادسرای لواسانات، او برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد. 


گفت‌و‌گو با متهم

 ارثیه را تقسیم نمی‌کرد 
کامران، ۳۳ ساله، پس از مواجهه با شواهد و مدارک پلیس ناچار به اعتراف شد. او در اعترافاتش گفت: «وقتی دیدم مادرزنم ارثیه را تقسیم نمی‌کند، تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم.»

کامران سابقه داری؟
نه. 

چه شد که تصمیم گرفتی مادرزنت را به قتل برسانی؟
بیکار و بی‌پول بودم. می‌خواستم هرچه زودتر به ارثیه برسم و زندگی‌ام را سر و سامان بدهم. 

 چرا از مادرزنت کمک نگرفتی؟
پدر همسرم خیلی پولدار بود و در کار خرید و فروش ملک فعالیت می‌کرد. او چهار سال قبل فوت کرد و سرمایه زیادی برای دو دخترش به ارث گذاشت، اما همه چیز به نام مادرزنم بود. من فکر می‌کردم او ارث را تقسیم کند و ما هم مشکلاتمان حل شود، اما مادرزنم هیچ تصمیمی برای تقسیم نداشت. هر چقدر به او می‌گفتم اموال شوهرش را تقسیم کند و سهم همسرم را بدهد، فایده‌ای نداشت و او به خواسته‌ام توجهی نمی‌کرد. همین باعث شد کینه‌ای در دلم جمع شود تا اینکه تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم تا زودتر به ارثیه برسم. 

از کی تصمیم به قتل گرفتی؟
فکر می‌کنم از سه ماه قبل بود که نقشه‌اش را طراحی کردم و به دنبال فرصتی می‌گشتم تا مادرزنم را از پای درآورم. 

 چه شد که این زمان را برای قتل انتخاب کردی؟
خبر داشتم مادرزنم قرار است برای چند روز به ویلای لواسانش برود. او تنها بود و بهترین فرصت برای اجرای نقشه‌ام. برای اینکه ردی از خودم به‌جا نگذارم طبق نقشه عمل کردم. دو روز قبل از حادثه همراه همسرم برای تفریح به شمال رفتم. شب حادثه به تهران برگشتم و نقشه را اجرا کردم. 

 فکر می‌کردی شناسایی شوی؟
نه، وقتی برگشتم لباس‌هایم را در میدان آزادی عوض کردم و لباس‌های زیادی پوشیدم تا هیکلم متفاوت به نظر برسد. حتی کلاه‌گیس گذاشتم و ماسک بهداشتی زدم و دستکش خریدم تا اثر انگشتم نماند. همه چیز طبق نقشه بود، اما باز هم دستم رو شد. 

 درباره شب حادثه توضیح بده؟
وقتی آن شب وارد ویلا شدم، فهمیدم مادرزنم میهمان دارد، به‌همین خاطر به زیرزمین که سونای متروکه بود، رفتم و آنجا مخفی شدم تا میهمان‌ها بروند. سپس نزدیک صبح به سراغ زیور رفتم و او را خفه کردم. جسد را کشان‌کشان به زیرزمین آوردم و در گوشه‌ای از سونا گذاشتم. لباس‌ها، چون کشیده شده بودند کمی پاره شدند، لباس‌هایش را درآوردم تا اثری از من نماند و بعد لباس‌هایی را که خودم پوشیده بودم همراه لباس‌های او در محله‌ای دیگر در سطل زباله انداختم. 

اموال سرقتی را چه کار کردی؟
پس از قتل تصمیم گرفتم صحنه‌سازی کنم تا مأموران را فریب بدهم. طلا‌ها را که زیاد هم ارزش نداشت همراه سگ و خودروی او برداشتم. ماشین را در یکی از خیابان‌های خلوت لواسان و سگ را هم در محله‌ای دیگر رها کردم. می‌خواستم مأموران فکر کنند مادرزنم به‌خاطر سرقت به قتل رسیده است. 

 حرف آخر؟
پشیمانم.‌ای کاش طمع نمی‌کردم.

برچسب ها: پلیس ، آگاهی ، جسد
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار